یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو





  نفرین ممنوع   ...

​ای آدم ها توانتان را برای نفرین هیچ ادمی تلف نکنید, بیهوده آرزوی به خاک سیاه نشستن هیچ بشری را در دل نپرورانید, دست دعا برای نابودی هیچ ادمی بلند نکنید  چرا که آرزوی سیاه بختی شاید گاه گاهی برای دیگری تیره روزی بیاورد اما برای شما حتما و همیشه  سیاه دلی می اورد.

خیرخواه دیگران باش

مهربان باش
الهی خدا، قوت به فکر و ذهن و جانتان بدهد❤️

موضوعات: پندانه  لینک ثابت



[جمعه 1399-04-13] [ 12:52:00 ب.ظ ]





  هفت بهشت زندگی   ...

​✍?

هفت بهشت زندگی!

بهشت اول:

آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد
بهشت دوم:

دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد
بهشت سوم:

خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد
بهشت چهارم:

معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سن تو شد تا یاد بگیری
بهشت پنجم:

دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند

بهشت ششم:

همسرتوست که باتمام وجوددرکنار تو معمار زندگی مشترک تان است

گویی دو شاخه از یک ریشه اید

بهشت هفتم :

فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است
آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم

اما
 بهشت همین حوالیست …

مادرت را بنگر…

پدرت را ببین ..

خواهر یا برادرت را حس کن ..

به معلمت سر بزن…

دوستت را به یاد بیاور…

همسرت را در آغوش بگیر…

فرزندت را ببوس…
یک وقت دیر نشود  برای بهشت رفتنت…

بهشت را با همه قلبت حس کن ،

همین نزدیکیست..

موضوعات: پندانه  لینک ثابت



 [ 12:50:00 ب.ظ ]





  حواسمان باشد...    ...

​حواسمان به کلماتی که به کار میبریم باشد:
حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها میکنیم چگونه یک نفر را بهم میریزیم !

چند نفر را به جان هم می اندازیم !

چه سرخوردگی هایی یا دلخوری هایی به جای میگذاریم !

چقدر زخم میزنیم…!

حواسمان نیست؛ که ما میگوییم و رد میشویم و میگذاریم به پای رک بودنمان …

اما یکی ممکن است گیر کند !

بین کلمه های ما… بین قضاوت های ما…

بین برداشت های ما…

موضوعات: پندانه  لینک ثابت



 [ 12:48:00 ب.ظ ]





  وای باران   ...

باران؛

شیشه پنجره را باران شست .

از دل من اما،

چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟

آسمان سربی رنگ،

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .

می پرد مرغ نگاهم تا دور،

وای، باران،

باران،

پر مرغان نگاهم را شست .

خواب رویای فراموشیهاست !

خواب را دریابم،

که در آن دولت خواموشیهاست .

من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها می بینم،

و ندایی که به من میگوید :

گر چه شب تاریک است

دل قوی دار،

سحر نزدیک است

دل من، در دل شب،

خواب پروانه شدن می بیند .

مهر در صبحدمان داس به دست

آسمانها آبی،

پر مرغان صداقت آبی ست

دیده در آینه صبح تو را می بیند .

از گریبان تو صبح صادق،

می گشاید پرو بال .

تو گل سرخ منی

تو گل یاسمنی

تو چنان شبنم پاک سحری ؟

نه؟

از آن پاکتری .

تو بهاری ؟

نه،

بهاران از توست .

از تو می گیرد وام،

هر بهار اینهمه زیبایی را .

هوس باغ و بهارانم نیست

ای بهین باغ و بهارانم تو !
حمید_مصدق

موضوعات: روزنه  لینک ثابت



 [ 12:43:00 ب.ظ ]





  هیچ کس به من نگفت   ...

​⚠️هیچ کس به من نگفت?
 ?هیچ کس به من نگفت: که در دوران غیبت شما، وظایفی دارم از جنس عشق، که با عمل کردن به آن وظایف، راهی به سوی شما برایم گشوده خواهد شد.?
?مگر نه این است که مؤمن باید در فراق شما قلبش میزبان غم باشد و اندوه در دلش خانه سازد هر چند ظاهرش شاد و پر تبسم جلوه می کند.
⛅️مخفی بودن امام و نرسیدن دست کوتاه ما بر آن مهربان، گرفتن حق امام از ظالمانی که از خلافت و حکومت جهان، حضرت را محروم کرده اند ?و همچنین سختی پیمودن راه راست و سخت شدن راه رسیدن به خدا به خاطر غیبت آن یگانه دهر، همه و همه عواملی است که غم را در دل میهمان می کند.?
?اگر در نوجوانی، جرعه ای از شربت شیرین عشق محبت به امام را چشیده بودم اکنون در فراق آن محبوب، اینگونه بی خیال ننشسته و در فکر دنیای خویش، گذران عمر نمی کردم.?

?کتاب “هیچکس به من نگفت”

✍ نویسنده: حسن محمودی
?اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج?

موضوعات: سخنان بزرگان  لینک ثابت



[پنجشنبه 1399-04-12] [ 10:29:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما