یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو





  حجاب برتر ولباس بهشتی   ...

معنی حجاب:

عموما وقتی میگویند حجاب جمله معروف حجاب مصونیت است نه

محدودیت یا حجاب معرف شخصیت شماست ویا نماد ها ویا اشکال

خاص مرتبط با حجاب مانند:رنگ مشکی – چادر- مقنعه- نقاب- به ذهن

ما خطور کرده وشاید به صورت نا خود اگاه سختی ها و جدایی

محرومیت ها و چشم پوشی ها و سایر ملاحظاتی که باید به واسطه

ی حجاب رعایت کرد برایمات تداعی میشود اما ایا حقیقت حجاب این

است ؟

اجمالا میتوان گفت حجاب یک سیستم فکری ورفتاری بوده که در عین حال بخشی از

سیستم کلان زندگی را نیز تشکیل میدهد حجاب برترین لباس ادمیان وبه کمال رسیدند انان راتعیین میکند شخص بی حجاب بی کمال است وزندگی بهشتی دنیوی واخروی راتجربه نمیکند

موضوعات: حجاب برترجامه بهشتی  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-02-19] [ 12:43:00 ب.ظ ]





  سالروزشیخ صدوق   ...

به مناسبت پانزده اردیبهشت سالروز شیخ صدوق پاسدار بزرگ حریم مهدویت:

یکی از بزرگترین مرزبانان حماسه جاوید و خدمتگزاران مکتب اهل بیت (ع ) و شاخص ترین دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حدیث شیعه و پاسداری از فرهنگ مهدویت صرف کرد

پانزدهم اردیبهشت ماه مصادف است با روز بزرگداشت شیخ صدوق ، عالم بزرگواری که چون خورشیدی در آسمان علم و فقاهت می درخشد.

یکی از بزرگترین مرزبانان حماسه جاوید و خدمتگزاران مکتب اهل بیت (ع ) و شاخص ترین دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حدیث شیعه و پاسداری از فرهنگ مهدویت صرف کرد , ابوجعفر محمدبن علی بن بابویه قمی ملقب به « شیخ صدوق » است که صف اول محدثین و علمای اثناعشر جای دارد و به عنوان یکی از ارکان فقه شیعه به شمار می رود. پس از گذشت ۱۰ قرن از وفات این محدث بزرگ , برکات آثار و خدماتش باعث شده تا ۱۵ اردیبهشت را به عنوان روز بزرگداشت شیخ صدوق نامگذاری کنند. نگاهی گذرا داریم به زندگانی پربرکت صاحب یکی از بزرگترین کتب معارفی شیعه بیندازیم و درباره خدمات وی به آستان مقدس امام زمان (عج ) خوشه ای برچینیم. شیخ صدوق رحمت الله علیه یکی از برجسته ترین چهره های درخشان علم و فضیلت است که نزدیک به عصر زندگانی ائمه علیهم السلام می زیست و با جمع آوری روایات اهل البیت (ع ) و تالیف دهها کتاب نفیس و گرانبها , خدمات ارزنده و کم نظیری به اسلام و تشیع نمود. تالیفات فراوان و متنوع وی در علوم مختلف اسلامی , هر کدام گوهری تابناک و گنجینه ای پایان ناپذیر است که با گذشت بیش از یکهزار سال از تاریخ تالیف آن , به جای فرسودگی و بی رونقی , روز به روز بر قدر و قیمت و ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جایگاهی بس رفیع و والایافته و بر صدر کتابخانه ها , سینه فقها و دانشمندان و بال فرشتگان قرار گرفته است . آشنایی با زندگانی چنین شخصیتی که زحمات طاقت فرسا و خدمات بی وقفه اش , حیات معارف تشیع و احکام شریعت نبوی را بیمه کرد , می تواند برای ملت ما بویژه نسل جوان , آگاهی بخش , امیدآفرین و زندگی ساز باشد.

موضوعات: درباره شیخ صدوق  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-02-15] [ 01:52:00 ب.ظ ]





  ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به «شیخ صدوق»، محدث و متکلم و فقیه شیعی.   ...

زندگی ابن‌بابِوَیْه (حدود 305-381 ق)

در مورد زمان دقیق و محل تولد او چندان نمی‌دانیم، اما با توجه به این‌که پدرش مرجع مردم قم و اطراف آن بوده شکی نیست که در این شهر بزرگ شده است. به نوشتة نجاشی و دیگر معاصرانش، پدر او، که از داشتن فرزند ناامید شده بود، در نامه‌ای به امام زمان او را واسطه قرار داد تا در این باره دعا کند. استجابت این دعا بود که او را صاحب فرزندی کرد که محمد نام گرفت. ابن بابویه خود به این مطلب افتخار می‌کرده است (دانشنامة ايران و اسلام، ج 3، ص 431).

ابن بابویه از کودکی، در قم، نزد محدثان آن شهر آغاز به استماع و یادگیری حدیث کرد. از مهم‌ترین استادان او در این دوره می‌توان پدرش و محمد بن حسن بن احمد بن ولید و محمد بن علی ماجیلویه و احمد بن علی بن ابراهیم قمی را نام برد. پس از آن بود که به ری مهاجرت کرد. تاریخ این مهاجرت مشخص نیست. (ابن‌ بابويه، ثواب‌الاعمال، ص 15، 17، 40؛ همو، الخصال، ص 429).

در 352 ق، برای دیدار با محدثان شهرهای گوناگون سفر آغاز کرد و به شهرهای نیشابور و توس و مکه و مدینه و از آن‌جا به عراق سفر کرد و در هر شهر که محدثی می‌یافت به محضرش می‌شتافت و از او حدیث می‌شنید و اجازة نقل حدیث می‌گرفت. مدتی در کوفه و بغداد ماند و هم از محدثان این شهرها حدیث شنید و هم خود حدیث نقل کرد. از کسانی که در این دوره از ابن‌بابویه حدیث شنیدند می‌توان شیخ مفید را نام برد(پاكتچي، ج 3، ص 63؛ ولايتي و ديگران، ج 1، ص 307-308).

در 354 ق، از عراق خارج شد و پس از مدتی اقامت در همدان به ری بازگشت. در 367 ق، بار دیگر از ری خارج شد و تا 368 ق در نیشابور ماند. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و در شهرهای سرخس و مرو و مرورود و بلخ و سمرقند و فرغانه و نیز روستاهایی همچون اخسیکت و جبل‌بوتک به نقل و دریافت حدیث پرداخت. او در پایان عمر به ری بازگشت و در همان شهر وفات یافت (ابن‌ بابويه، الخصال، ص 198).

اندیشه‌ها و افکار

ابن‌بابویه از نظر فکری پیرو مکتب اخباریان متقدم قم است که در تعریف مفاهیم و اثبات قضایای کلامی فقط بر روایات تکیه می‌کنند. این ویژگی هم در آثار فقهی و هم در آثار کلامی او دیده می‌شود. او در آغاز، «من لا یحضره الفقیه» را نوشته است که آنچه در این کتاب آورده فتوای فقهی اوست که با آوردن متن روایات با حذف سلسلة سند آن‌ها بیان شده است. او در همة آثار خویش به متن روایت اکتفا می‌کند و از هرگونه اظهارنظر و استنباط خودداری می‌ورزد؛ فقط گاه در چارچوب آنچه در روایات آمده است به رد برخی احادیث می‌پردازد. برای رفع تعارض میان روایات نیز او روش‌های خاصی دارد (همو، لايحضره‌الفقيه، ج 1، ص 234-235؛ همو، الاعتقادات، ص 47).

جایگاه

ابن‌بابویه از دو نظر بسیار اهمیت دارد؛ یکی آن‌که او از بزرگ‌ترین محدثان شیعه در عصر غیبتِ کبراست و از 250 محدث روایت نقل کرده و حدود 450 کتاب و رساله دارد که مبنای همة آن‌ها روایت است، همچنین او یکی از کتب اربعة شیعه را، به نام مدینۀ‌العلم، نوشته است. ابن‌بابویه، هم‌زمان با کلینی و پیش از شیخ طوسی، جمع‌آوری و تنظیم و دسته‌بندی روایات شیعه را آغاز کرد و بدین ترتیب، مانع پراکندگی و از دست‌رفتن آن‌ها شد (شيخ طوسي، ص 157).

اهمیت دیگر ابن‌بابویه در تبیین عقاید شیعی و طرح‌ریزی نظام عقیدتی و کلامی شیعه در پرتو روایات امامان شیعه است. در سفرهای بسیارِ خود عقاید شیعه را برای مردم تبیین می‌کرد و گاه برای تأکید بر مطلب کتابی می‌نوشت. بسیاری از کتاب‌های او در این سفرها خطاب به مردم این شهرها یا در پاسخ به پرسش‌های ایشان نوشته شده است. او در پی‌ریزی مرزهای عقیدتی میان شیعیان امامی با شیعیان زیدی و اسماعیلی، که در آن روزگار بسیار فعال بودند، نقش بسیار مهمی داشت. همچنین در تثبیت مسئلة اعتقاد به امام غایب و وضعیت شیعیان در عصر غیبت آثاری نوشت که از همة آن‌ها مهم‌تر کتاب کمال الدین و تمام النعمۀ است؛ به همین علت او در رأس دیگر علمای اخباری قم مبارزه‌ای بی‌امان با عقاید انحرافی و غلوآمیز در مورد امامان شیعه را رهبری کرد. این تلاش به تکفیر و شکست مقطعی مُفوّضه، که خود را نمایندگان جریان اصیل مکتب تشیع معرفی می‌کردند، در آن دوران انجامید. ابن‌بابویه تلاش کرد میانه‌روی در اعتقاد به امامان را نشان دهد؛ راهی که نه غلو و زیاده‌روی در حق ایشان باشد، نه کوتاهی و تقصیر. چندی بعد با تلاش‌های شیخ مفید، در بغداد، مؤلفه‌های عقلانی معتزلی در کلام و عقاید شیعی راه یافت و به جریان مسلط در کلام شیعی تبدیل شد و کلام روایت‌محور ابن‌بابویه از رونق افتاد (پاكتچي، همان، ص 64-65؛ ابن‌ بابويه، من‌لايحضره‌الفقيه، ج 1، ص 234-235).

آثار

آثار ابن ‌بابويه را مي‌توان به دو دستة آثار چاپي و خطي تقسيم كرد. از مهم‌ترین آثار او می‌توان بدین موارد اشاره کرد:

1. مدینۀ‌العلم، یکی از منابع پنج‌گانۀ حدیث شیعه که حجمی بیش از من لایحضره‌الفقیه داشته است. این کتاب تا اوایل عصر صفوی در دسترس بوده است، اما علامۀ مجلسی با صرف اموالِ بسیار هم نتوانسته بدان دست یابد. با از میان رفتن این کتاب، منابع حدیث شیعه چهار کتاب شدند که به کتب اربعه معروف‌اند (شيخ طوسي، ص 157).

2. من لایحضره الفقیه، مشهورترین و بزرگ‌ترین کتاب ابن‌بابویه، پس از مدینة‌العلم، که از کتب اربعة حدیث شیعه است. در این کتاب حدود 6 هزار حدیث نقل شده و بر اساس ابواب فقهی تدوین شده است. در این کتاب، بر خلاف روش کلینی، در سند روایت فقط نام نخستین کسی که روایت را از امام شنیده ذکر شده است. در عوض، ابن‌بابویه در بخشی الحاقی، که به «مَشیخه» معروف است، سلسلة سند خود به هر یک از آن راویان را بیان می‌کند. این مشیخه از مهم‌ترین منابع رجالی شیعه است. من لایحضره الفقیه را ابن‌بابویه در شهر ایلاق، در نزدیکی تاشکند کنونی، نوشته است (ولايتي، نقش شيعه، ص 343؛ دانشنامة ايران و اسلام، همان، ص 432).

3. عیون اخبار الرضا، دربارة زندگی و احادیث روایت‌شده از امام رضا(ع) که به درخواست صاحب بن عباد، وزیر دیلمی، نوشته شده است.

4. معانی الاخبار، در این کتاب، حدیث‌هایی که ابهامات آیات و روایات را توضیح داده‌اند جمع‌آوری شده است.

5. امالی، مجموعة درس‌ها و سخنرانی‌های ابن‌بابویه است که شاگردانش آن را تحریر کرده‌اند.

6. علل الشرایع، در آن احادیثی که فلسفه و علل احکام را توضیح می‌دهند جمع‌آوری شده است.

7. کمال‌الدین و تمام النعمة، دربارة امام زمان و غیبت او و وظیفة مردم در زمان غیبت است. ابن‌بابویه در مقدمة این کتاب نوشته که امام زمان در خوابی به او فرمان داده است که این کتاب را بنویسد. این کتاب در نیشابور نوشته شده است (آقابزرگ طهراني، ج 21، ص 97).

8. الاعتقادات، در این کتاب آنچه را هر شیعی باید بدان اعتقاد داشته باشد برشمرده است. شیخ مفید در کتاب تصحیح الاعتقاد حاشیه‌ای بر این کتاب نوشته و در مواردی آن را نقد و رد کرده است. این کتاب به‌خوبی شیوه‌های متفاوت مکتب اخباری قم و مکتب عقلانی بغداد در کلام را و نتایج مترتب بر این شیوه‌های متفاوت را نشان می‌دهد (دانشنامة ايران و اسلام، همان‌جا).

برای خواندن متن کامل این مطلب، می توانید به کتاب «منتخب زندگینامه یکصد و ده چهره از آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران «بارقه های آفتاب»، جلد اول، چاپ سوم، 1390، انتشارات امیرکبیر» مراجعه نمایید.

منابع:

آقابزرگ طهراني، الذريعةالي‌التصانيف‌الشيعة، قم، مؤسسة اسماعيليان، 1408 ق.

ابن‌بابویه، محمدبن علي، الخصال، به‌كوشش علي‌اكبر غفاري، قم، 1362 ش.

همو، الاعتقادات، چاپ سنگي، تهران، 1300 ق.

همو، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، به‌كوشش محمدمهدي حسن خرسان، نجف، 1392 ق/1972.

همو، من لایحضره الفقیه، به تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بی‌تا.

پاکتچی، احمد، «ابن بابویه»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 3 ، 1369 ش.

دانشنامة ایران و اسلام، «ابن‌بابویه»، زیر نظر احسان یارشاطر، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج3، 1355 ش.

شیخ طوسی، الفهرست، صححه و علق علیه سید محمدصادق آل‌بحرالعلوم، نجف، المکتبة المرتضویة، بی‌تا.

ولايتي و ديگران، تقويم تاريخ فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، تهران، چوگان، ج 1، 1388 ش.

همو، نقش شيعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، تهران، اميركبير، 1389 ش.

موضوعات: درباره شیخ صدوق  لینک ثابت



 [ 01:42:00 ب.ظ ]





  شعرزیبای حجاب   ...

حجاب یعنی اطاعت از فرمان پروردگار..✔️

بدحجابی یعنی…..⁉️❌

حجاب یعنی لبیک یازهرا(س)..✔️

بدحجابی یعنی….⁉️❌

حجاب یعنی انتظار فرج..✔️

بدحجابی یعنی…⁉️❌

حجاب یعنی ادامه راه شهدای کربلا..✔️

بدحجابی یعنی…⁉️❌

حجاب یعنی استشمام عطر بهشت…. خواهر شیعه ام ٬ شیعیان٬ مطیع قرآن و کلام اهل بیت هستند… مبادا باعمل ما دشمنان شیعیان٬ شاد شوند.. مبادا به شیاطین٬٬ لبیک گوییم..

حجابت را محکمتر کن و رو به قبله بایست و اقتدا کن به مادرت زهرا(سلام الله علیها)..

═══ ೋღ❤ღೋ═══

موضوعات: شعرزیبای حجاب  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-02-08] [ 04:47:00 ب.ظ ]





  حد پوشش نزد شیعیان   ...

حد پوشش نزد شیعیان:
[ویرایش]براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، زنان و مردان هرکدام وظیفه‌هایی دارند که در برخی موارد میان فقها اختلاف هست. این حد در میان فتاوی مشترک است که مرد و زن باید عورت‌هایشان را در هر شرایط از هرکس به جز همسرشان بپوشانند، مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشته‌باشند که احکام خاص خود را دارد.

طبق نظر مراجع تقلید معاصر شیعه، زنان باید همهٔ بدنشان از جمله همهٔ موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی می‌توانند گردی صورت و دست‌ها را از مچ به پایین باز بگذارند. در مورد لزوم پوشش پاها از مچ به پایین، هنگام نماز واجب نیست، اما از دید نامحرم باید پوشیده باشد. احکام درباره مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید معاصر افزون بر حد مشترک می‌گویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند. مثلاً به فتوای آنها مردان نمی‌توانند پیش زن نامحرم پیراهن آستین‌کوتاه بپوشند یا با شلوارک‌های ورزشی ظاهر شوند. احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی طبق فتوای مراجع تفلید معاصر، به جز زن و شوهر به طور کلی هیچ‌کس نباید به قصد لذت به دیگری -محرم یا نامحرم و زن یا مرد- نگاه کند.

حجاب از نظر فقهای پیشین شیعه[ویرایش]در اکثر منابع فقهی گذشته، از اعضایی از بدن که لازم بود «در نماز» (ستر صلاتی) و «در برابر نامحرم» پوشانده شوند با نام «عورت» یاد می‌شده و معمولاً احکام یکسانی برای پوشش در این دو وضعیت مطرح می‌شده.[۸۴] مرتضی مطهری می‌گوید:

ظاهراً اختلافی نیست در این که ستر صلاتی و غیر صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند… آنچه در نماز باید پوشیده شود همان است که در مقابل نامحرم باید پوشیده شود؛ و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه. اما در این که آنچه درنماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابل نامحرم نیز لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.

[۸۵]

شیخ جواد مغنیه، همین توافق بر سر یکسان بودن ستر صلاتی و غیر صلاتی را به کل علمای اسلام نسبت می‌دهد.[۸۶] البته گاه فقیهانی نیز بوده‌اند که احتمال به وجود تفاوت میان این دو سطح از پوشش داده‌اند. به هر روی، اکثر فقها در ذیل موضوع پوشش در هنگام نماز به حدود پوشش زنان پرداخته‌اند. گفتنی‌ست که در آرای به جا مانده فقیهان گذشته در این باره بعضاً تفاوت‌های فاحشی با آرای فقهای امروز دارد.

مخالفان وجوب حجاب معتقدند ابن جنید اسکافی، فقیه شیعهٔ بزرگ قرن چهارم، تنها پوشاندن عورتین (پشت و جلو) را برای زن مسلمان آزاد واجب می‌دانسته.[۸۷][۸۸][۸۹][۹۰] اما برخی از موافقان حجاب این ادعا را رد می‌کنند.[۹۱] ترکاشوند مدعی است تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمی‌گفتند.[۹۲] به گفتهٔ وی حتی صاحب جواهر، هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، از هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و قرن هشتم باشد نام نمی‌برد.[۹۳] عاملی، صاحب مدارک، (اوایل قرن ۱۱ ه. ق) درباره ستر صلاتی می‌گوید:

آگاه باش که در عبارت محقق حلی و نیز در کلام اکثر فقهای شیعه، نه تنها به وجوب پوشش موی سر پرداخته نشده، بلکه از ظاهر عبارت چنین بر می‌آید که پوشاندنش لازم و واجب نیست زیرا مو جزو جسد و بدن به حساب نمی‌آید.

[۹۴]

پس از مطرح شدن مسئلهٔ پوشش مو در میان فقهای شیعه، بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، از جمله محقق سبزواری،[۹۵] ملا محسن فیض کاشانی،[۹۶] عاملی صاحب مدارک[۹۷] و مقدس اردبیلی[۹۸] در نوشته‌های فقهی خود دلایل موجود در حدیث و آیات را برای وجوب پوشش موی سر (بعضی در هنگام نماز و بعضی بدون قائل شدن به تفکیک) کافی ندانسته‌اند. با گذر زمان از اواخر دورهٔ صفوی به بعد تصریح علمای شیعه به واجب بودن پوشش مو (و گردن و برخی اعضای دیگر بدن) بیشتر شد. ترکاشوند می‌گوید ملا احمد نراقی، فقیه بزرگ دورهٔ قاجار، پوشاندن موی بیرون مانده از روسری را در هنگام نماز (بدون ذکر فتوای جداگانه برای حالت خارج از نماز) برای زنان واجب نمی‌دانست.[۹۹] سوزنچی انتساب این موضع به شخص نراقی را رد می‌کند و معتقد است که نراقی تنها توضیح داده که بدون اتکا به اجماع وجوب پوشش بیش از این حد قابل اثبات نیست.[۱۰۰]

از میان محققان شیعه، تنها احمد قابل[۱۰۱] صراحتاً وجوب حجاب را رد کرده است و محسن کدیور نیز آن را به شدت زیر سؤال برده است.[۱۰۲] سایر فقهای معاصر شیعه و تمامی مراجع تقلید شناخته شده، حجاب تمام بدن و موها به جز صورت و دو دست را برای زن مسلمان غیرکنیز واجب می‌دانند.

موضوعات: حد پوشش نزد شیعیان  لینک ثابت



 [ 04:40:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما