حد پوشش نزد شیعیان:
[ویرایش]براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، زنان و مردان هرکدام وظیفههایی دارند که در برخی موارد میان فقها اختلاف هست. این حد در میان فتاوی مشترک است که مرد و زن باید عورتهایشان را در هر شرایط از هرکس به جز همسرشان بپوشانند، مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشتهباشند که احکام خاص خود را دارد.
طبق نظر مراجع تقلید معاصر شیعه، زنان باید همهٔ بدنشان از جمله همهٔ موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی میتوانند گردی صورت و دستها را از مچ به پایین باز بگذارند. در مورد لزوم پوشش پاها از مچ به پایین، هنگام نماز واجب نیست، اما از دید نامحرم باید پوشیده باشد. احکام درباره مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید معاصر افزون بر حد مشترک میگویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند. مثلاً به فتوای آنها مردان نمیتوانند پیش زن نامحرم پیراهن آستینکوتاه بپوشند یا با شلوارکهای ورزشی ظاهر شوند. احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی طبق فتوای مراجع تفلید معاصر، به جز زن و شوهر به طور کلی هیچکس نباید به قصد لذت به دیگری -محرم یا نامحرم و زن یا مرد- نگاه کند.
حجاب از نظر فقهای پیشین شیعه[ویرایش]در اکثر منابع فقهی گذشته، از اعضایی از بدن که لازم بود «در نماز» (ستر صلاتی) و «در برابر نامحرم» پوشانده شوند با نام «عورت» یاد میشده و معمولاً احکام یکسانی برای پوشش در این دو وضعیت مطرح میشده.[۸۴] مرتضی مطهری میگوید:
ظاهراً اختلافی نیست در این که ستر صلاتی و غیر صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند… آنچه در نماز باید پوشیده شود همان است که در مقابل نامحرم باید پوشیده شود؛ و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه. اما در این که آنچه درنماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابل نامحرم نیز لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.
[۸۵]
شیخ جواد مغنیه، همین توافق بر سر یکسان بودن ستر صلاتی و غیر صلاتی را به کل علمای اسلام نسبت میدهد.[۸۶] البته گاه فقیهانی نیز بودهاند که احتمال به وجود تفاوت میان این دو سطح از پوشش دادهاند. به هر روی، اکثر فقها در ذیل موضوع پوشش در هنگام نماز به حدود پوشش زنان پرداختهاند. گفتنیست که در آرای به جا مانده فقیهان گذشته در این باره بعضاً تفاوتهای فاحشی با آرای فقهای امروز دارد.
مخالفان وجوب حجاب معتقدند ابن جنید اسکافی، فقیه شیعهٔ بزرگ قرن چهارم، تنها پوشاندن عورتین (پشت و جلو) را برای زن مسلمان آزاد واجب میدانسته.[۸۷][۸۸][۸۹][۹۰] اما برخی از موافقان حجاب این ادعا را رد میکنند.[۹۱] ترکاشوند مدعی است تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمیگفتند.[۹۲] به گفتهٔ وی حتی صاحب جواهر، هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، از هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و قرن هشتم باشد نام نمیبرد.[۹۳] عاملی، صاحب مدارک، (اوایل قرن ۱۱ ه. ق) درباره ستر صلاتی میگوید:
آگاه باش که در عبارت محقق حلی و نیز در کلام اکثر فقهای شیعه، نه تنها به وجوب پوشش موی سر پرداخته نشده، بلکه از ظاهر عبارت چنین بر میآید که پوشاندنش لازم و واجب نیست زیرا مو جزو جسد و بدن به حساب نمیآید.
[۹۴]
پس از مطرح شدن مسئلهٔ پوشش مو در میان فقهای شیعه، بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، از جمله محقق سبزواری،[۹۵] ملا محسن فیض کاشانی،[۹۶] عاملی صاحب مدارک[۹۷] و مقدس اردبیلی[۹۸] در نوشتههای فقهی خود دلایل موجود در حدیث و آیات را برای وجوب پوشش موی سر (بعضی در هنگام نماز و بعضی بدون قائل شدن به تفکیک) کافی ندانستهاند. با گذر زمان از اواخر دورهٔ صفوی به بعد تصریح علمای شیعه به واجب بودن پوشش مو (و گردن و برخی اعضای دیگر بدن) بیشتر شد. ترکاشوند میگوید ملا احمد نراقی، فقیه بزرگ دورهٔ قاجار، پوشاندن موی بیرون مانده از روسری را در هنگام نماز (بدون ذکر فتوای جداگانه برای حالت خارج از نماز) برای زنان واجب نمیدانست.[۹۹] سوزنچی انتساب این موضع به شخص نراقی را رد میکند و معتقد است که نراقی تنها توضیح داده که بدون اتکا به اجماع وجوب پوشش بیش از این حد قابل اثبات نیست.[۱۰۰]
از میان محققان شیعه، تنها احمد قابل[۱۰۱] صراحتاً وجوب حجاب را رد کرده است و محسن کدیور نیز آن را به شدت زیر سؤال برده است.[۱۰۲] سایر فقهای معاصر شیعه و تمامی مراجع تقلید شناخته شده، حجاب تمام بدن و موها به جز صورت و دو دست را برای زن مسلمان غیرکنیز واجب میدانند.
[چهارشنبه 1395-02-08] [ 04:40:00 ب.ظ ]