یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30








جستجو





  به بهانه ای...    ...

توبه یک بهانه ای برای تلاش کردن احتیاج داری

بهانه ای برای ماندن

بهانه ای برای زندگی

بهانه ها گاهی زیبایند وگاهی تلخ

بهانه های زیبا راانتخاب کن تلخی هاراکنار بزن

به خاطر بهانه های زشت ونازیبا زندگی رابه کام 

خودت تلخ نکن…

گاهی به خاطر همین بهانه ها سرشار میشوی از عشق

امید، زندگی

زندگی ازنو آن هم به بهانه ای
زندگی کن گاهی به بهانه ای
صاحبه عبدالملکی 

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[جمعه 1399-05-17] [ 11:44:00 ق.ظ ]





  قانع باش...    ...

میوه فروش حاضر نبود میوه هایش را ارزان بفروشد. 

در حالی که خود با قیمت مناسبی میوه هارا خریده 

بود.

روزها می‌گذشت مردم زیادی به دکان وی مراجعه می‌کردند 

واو ازتصمیمش کوتاه نمی آمد… 

هرچقدر هم که ازمیوه ها مواظبت میکرد روز به روز پلاسیده تر می‌شدند

وآنها را دور می‌ریخت وهمان طور میوه های جدید را….

روزی کارگری ازآن مسیر عبور کرد به او گفت چند 

روزی است تورا میبینم که میوه هایت را دور میریزی

بیشتر کسانی که به اینجا مراجعه می‌کنند دست خالی

بر می‌گردند داستان چیست؟ 

میوه فروش با غبغه باد انداخته گفت:خریدن این 

میوه ها لیاقت می‌خواهد.

هرکس که لیاقت وتوانش راداشته باشد میخرد

کارگر با نیشخندی گفت:لیاقت تو هم 

همین دور ریختن وبی نصیب شدن از رزق وروزی 

خداونداست. 

حال بیشتر همه ماها حال همان میوه فروشی است

که حاضر است همه چیز راازدست دهد، اما ازخواسته 

اش کوتاه نیاید… 

گاهی باید برای بدست آوردن یک سری چیز هارا از 

دست داد.

همیشه دست خالی پذیرا تر است تا دستانی پر… 

صاحبه عبدالملکی 
ببخش تا خداوند نیز به تو ببخشد… 

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[سه شنبه 1399-05-14] [ 07:53:00 ب.ظ ]





  هدف من، هدف تو   ...

بی حال و حوصله دوراز هیاهو، افسرده…

خیلیامون تنها سوال ذهنمون شده چرا به دنیا اومدم!؟

اره چرا من؟ به نظرم هیچ چیز زیبایی تواین دنیا 

وجود نداره اگه داره برا من نیست…!

هیچ انگیزه ای نداریم، مهم نیست زندگیمون چطور 

میگذره. 

تنها چهره ما ازدنیا سیاهی وسفیدی شب وروزه ! 

من انگیزه ندارم بیخیالم افسردم چون هدف ندارم

 چون نمیجنگم، تصویر ایندمو جز تاریکی نساختم

به نظر من هیچ چیزی زیباتراز هدف نیست، به 

خاطرش هرکاری میکنی، ازخیلی چیزای بدت دست

میکشی دنبال بهترین راه ها میری. 

 اونقدرتلاش میکنی که به هدفت برسی آینده زیباتو

هرلحظه به تصویر میکشی

اونقدر تو خیال پردازیات غوطه ور میشی

 و ازهمه لحظه هات لذت میبری… 

آره لذت ببر چون?

تو ومن لایق بهترین هایم

بیا بسازیم ازامروز از الان

ایندمونو

به امید بهترین اینده❤️
صاحبه عبدالملکی 

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[پنجشنبه 1399-04-12] [ 03:57:00 ب.ظ ]





  خالق داستان زندگی خود باشید   ...

برای مدت طولانی از کسی متنفر نباشید، چون تنفر تبدیل به نقطه ضعفتان می شود.

یاد بگیرید فرد را از دایره مورد نظر توجه تان خارج کنید.    

  “زیگموند فروید “

حرکات غیر ارادی که ازضعفتان نشأت می‌گیرد باعث

 می‌شود فرد در درونتان رخنه کند و تار بتند

آنقدر بماند که روح وروانتان راپریشان کند. 

تارهای تنیده درونتان را جارو کنید گل های زیبای

 وجودتان راآبیاری… 

زیبایی هارا دوچندان کنید تا زشتی ها رخت ببندند و

جایی برا ماندن نداشته باشند

محو زیبایی ها شوید خلق کنید هرچه خوبی را… 

آنقدر به خوب بودن وخوبی ها بال وپر دهید که در 

اسمانی از آرامش پرواز کنید. 

وزشتی وپلیدی دورشود از دایره زندگیتان… 

می‌شود آری میشود

خالق داستان زندگی خود باشید.
صاحبه عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[چهارشنبه 1399-04-04] [ 06:46:00 ق.ظ ]





  بی صدا خفه شدن   ...

چقدر زود دیرمی شود… 

گاهی یک نفر سرنوشتت راچنان تغییر می دهد! 

که وقتی به خودمی آیی میفهمی که انگارزندگی در دستان اوست وبه جای خدا خدایی میکند.. 

هرچه جلوتر می‌روی انگاربر روی یک تردمیل حرکت میکنی و سرعتش هیچ تفاوتی ندارد!!! 

کاش برروی یک تردمیل حرکت میکردیم تاهروقت دلمان میخاست پیاده شویم وگلویی تازه کنیم

نه دربیابان بی آب وعلف…! که سرابش هم پیدانیست

خستگی،تلاش بی ثمر، فقروفقروفقر! امان ازاین دل

تابه حال شرمنده خانواده ات شده ای؟ نگاه پدری بی رمق رادرپی یک لقمه نان دیده ای؟ 

کشوری بااین همه ثروت وصنعت ومعدن وطلا بااین همه فقیر! اصلا جوردرمی آید؟ 

هررجورحساب کنی نمی شود که نمی شود

چه میکنی بامردم؟ مردمان سومالی هم اینگونه زندگی نکردند ویک باره فقیرنشدند… 

نکند خود راجای خداجازده ای وامتحانمان میکنی؟ 

ماامتحانمان راسالها پیش پس داده ایم انقلاب کردیم وبرسرپیمانمان هستیم تاسرجان اماتو! 

بابرجام نافرجامت شکوفه بهار زندگی یک مملکت را به یک باره به خزانی یکدست تبدیل کردی

ایران آبادمان رابرسرکدامین شرطت باختی؟میلیون هانفربه تو رأی اعتماد دادند انتخابت کردند وتو اما

 مردم رامهره  بازی روزگارت کردی وزندگی ها راازهم متلاشی… 

باهمین وجدان آرامت آسوده بخواب که فقر همچنان بیداراست…

صاحبه عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[چهارشنبه 1398-05-16] [ 05:29:00 ق.ظ ]





  حمایت ازکالای ایرانی...   ...

به نام خدا وبرای خدا
اول بحث منظورازحمایت چیست؟

حمایت یعنی پشتیبانی همه جانبه واینجاپشتیبانی

به صورت مطلق گفته شده.

پس حمایت از هرچیزی چه خوب باشد چه 

متوسط،بایدشکل بگیرد ولفظ حمایت مختص به

عنوان خاصی نمی باشد.

حمایت رامی توان یک نوع توان قدرتی نیز تعریف 

کرد.هرچیزی که کیفیت آن نسبت به دیگراجناس 

کمترباشد باحمایت بیشتر،کیفیت آن نیز ارتقا می 

یابد.وهرچه حمایت کمتر توان کاروکارگرنیزکمتر…

کالا چیست؟

هرچیزی که زندگی روزمره رابا ان میگذرانیم 

یا ساخته دست بشر که ازآنها استفاده میکنیم

ومی تواند شامل هرچیزی باشد.

حال میخواهیم به حمایت ازکالای ایرانی بپردازیم:

بامشخص شدن تعاریف حمایت وکالا به صورت مطلق

با آوردن واژه ایرانی جمله ماخاص می شود(حمایت ازکالای ایرانی)

بنده نمی خواهم واژه ها راشرح دهم شرح واژه خود 

ماییم،آری خاص می شود چون ایرانی خاص است و

مردمانش خاص ترین…

کارگرایرانی خاصیت این سرزمین است،امروزه که اصل

وریشه هرجامعه ای به نوع کالا یابرندموفق آن

می سنجند،ماباکدامین حمایت ازمحصولاتمان 

توانستیم برندمان راثبت کنیم؟

باخریدکدام اجناس ایرانی باعث اخراج نشدن کارگران

ایرانی شدیم؟

غیرازاین نیست روزانه چندین کارخانه وکارگاه تعطیل

می شود؟

ژاپن درتولیدات داخلی اش قدرتمند شد چون 

مردمانش قدرتمند بودند ان هم بعد ازجنگی که چیز 

زیادی ازکشورش باقی نماند.

قدرت راخود مامی سازیم کشوری قدرتمند است که

تک تک افرداش درقبال جامعه ای که درآن زندگی

می کنند،مسئول باشند.

وماخودشانه خالی کرده ومی گوییم مسئولان کجایند؟

پس مسئولیت خودمان چه؟

وظیفه بنده،شما وهمه این است که مسئول باشیم

البته مسئولی وظیفه شناس ومراقب خاص ترین 

هایمان(کارگران ایرانی) باشیم که خاصیتشان رانشان 

دهند.

به امید فردایی بهتر…

یاحق

نویسنده:صاحبه،عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[دوشنبه 1397-02-24] [ 02:19:00 ق.ظ ]





  توبودی ودرجمع ما تنها نشستی...   ...

به نام خدا وبرای خدا

شعری برای کارگران عزیز امیدوارم بپسندن?
توبودی ودرجمع ماتنها نشستی

غمگین ترین بیتی شدی درشعرنشستی

چشمان تو شعروغزل ها رازبرکرد

ازشرمساری پیش طفلانت گذرکرد

ناگفته رخسارت برایم حرف می زد

دستان پینه خورده ات غم راورق زد

اهی کشیدی ودلم خاکستری شد

چشمان من بر روی دنیا خط خطی شد…

شعر از:صاحبه عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[یکشنبه 1397-02-23] [ 11:14:00 ب.ظ ]





  کاش به اجابت برسانی سرزمین دلم را...   ...

به نام خدا وبرای خدا

سلام اقا جانم

امروز زیرباران کدام شهرو دیاری،برای دلتنگی کدام 

زمین خواسته ای که اسمان ببارد؟

دعایت اجابت شده می بارد اما همه زمین های این 

سرزمین می بینی اقاجانم دلتنگیت رازمین های تشنه 

جارمی زنند.

عزیزدلم نگاهی به زمین های دلمان میکنی؟

اسمانش کی ازشوق دیدنت مستجاب می شود؟

امروزاستادم گفتند:کار خوبی کردی دست به قلم 

شدی

اقاجان می بینی دست به قلم شده ام دست وقلمم

 کاش فقط مال توباشد 

دلم حسودی میکند حتی به باران،اخرکی انقدر زیبا 

میتواند برروی دستانتان وقتی که زیربارانید 

 بنشیند جز قطره ها

نمیدانم کدام سرزمینی…

به گمانم باید گشت وجایی که بوی عطر خاصی

 می دهدپیداکرد اخرعطرنفس هایتان درهواپخش 

می شوددران هوایی که شما هستید

خوشبحالش هوارا می گویم…

اصلا خوشبحالش هوا وباران را….

هرجا که هستید. می دانم می رسد ان 

روز روزی که سرزمین دلمان به استجابت می رسد.

اقاجان اینم چندبیت شعر ازته دلم دوست دارم.

کاش جای مجلست جای دگرپاننهم

تابه دیدارتو حاصل نشوم جان ندهم

کاش می شد برسد برقدمت بوسه زنم

قدمت روی چشم بر ره تو سربنهم

ازهمان روز که عاشق شده ام زنده شدم

ای یارعزیزم مگذار که بی رخ تو پیرشوم

نویسنده:صاحبه عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



 [ 12:28:00 ب.ظ ]





  یادآوری...   ...


به نام خدا وبرای خدا

خیلی وقتا برای کارای مهم می سپریم به یکی که 

بهمون یاداوری کنه…

یااینکه گوشیمون روبرافلان روزوساعت میزاریم 

روهشدارچون کارمهمیه ونباید فراموش بشه.

پس چراوقتی برانمازصبح گوشی ومیذاریم روهشدار

یا که اذان میده بیدارمیشیم اما اونقدر اهمیت 

نمی دیم شاید بعضی وقتا بیدارمیشیم ومی خونیم. 

اما…

شده که بعضی وقتام می خوابیم.

خیلی ازکارامون روهم به خدا می سپاریم که اگه 

خواستم دروغ بگم ،ریاکنم،غیبت کنم،حق کسی رو

ضایع کنم بهم یاداوری کن چون انسانمو فراموش کار.

وقتی میخای غیبت کنی یکی توذهنت میگه غیبت

نکن،میخای دروغ بگی یکی تودرونت میگه نگو و

همه کاراهایی که سپردی خدادونه دونه ،خیلی قشنگ

به وقتش بهت یادآوری میکنه.

حواسمون کجاست؟وجدان همون صدای قشنگ 

خدامونه همونی که میخایم هرکاری کنیم درست وغلط

وبهمون یادآوری میکنه

مگه خودمون نخواستیم؟چه فرقی بایاداوری های 

روزمرمون داره؟

فرقی که داره ازهریاداوری مهم تره

زندگیتو بسپاربه خدا وگوش به صدای درونت بده

وقتی که بهش سپردی درونیاتت خدایی میشه

وعمل بهش خداییت میکنه

زندگیتون پرازیاداوری های خدایی

یاحق.
نویسنده:ص ، عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



 [ 06:47:00 ق.ظ ]





  عاشق شدن چیز ساده ایست   ...

عاشق شدن چیز دیگری است

همسرم مخاطب عاشقانه های من…

تویی که هرلحظه دیدنت بهانه ترین خواهش دلم است 

یک آسمان لطف خداوندی…

گاهی که درخانه نیستی دراشتیاق دیدن چشمان 

ساده ات خیلی ساده دلتنگ میشوم.

به همان سادگی دلتنگی های کودکی درپی همبازیش

یادرپی عروسک گم شده اش که هرروزبرایش مادری 

می کرد.

دیروزمادرعروسکی بودم که هیچ عشقی درچشمانش

احساس نمی کردم وهمچنان عشق می ورزیدم اما 

امروز…

عاشق مردی شده ام وتمام محبتم رانثارش میکنم که 

فلسفه وجودش عشق ورزیدن است.

همسرم، کاستی های زندگیم رابرمن ببخش که گاه 

وبی گاه ازرده خاطرت میکند.

دوست دارم بدانی عشقم به توهمانند هوای دم صبح

یاشبنمی که تازه روی گل نشسته،تازه می ماند.

عزیزکم دوست داشتنت شیرین کامم میکند بس که

شیرین ترین لحظه هارابرایم میسازی وتوخود شیرین 

ترین شیرینی لحظه های منی

عاشق شدن چیز ساده ایست اما ساده ازدستت نخواهم داد

دوستت دارم.

نویسنده:ص،عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



 [ 02:07:00 ق.ظ ]





  جامعه اسلامی به کجا می رود؟   ...

به نام خدا و برای خدا

جامعه اسلامی به کجا می رود؟تک تک ما درایفای 

نقش هایمان موثریم لطفا نقشمان راخوب بازی کنیم.

فرقی نمی کندکی هستی وکجا نشسته ای روی سخن باهمه است.

اول ازدرون خانه خودت شروع کن کودک تو آن

نمی شود که می خواهی آن می شود که هستی،آنقدر

باخودت کارکن وخودت رابساز که بهترین هارابسازی 

واماخودسازی درست نه اشتباه…

متاسفانه قبح هرعمل زشتی شکسته شده ودرجامعه 

اکثراهمرنگ جماعت شده اند همرنگی به چه قیمت؟

غیرازاین که دودمانش اطرافیان شخص راهم میگیرد؟

متاسفانه بایدبگوییم که صداسیما نقش عظیمی 

دراین بی بندوباریها داشته ظاهر بازیگران درتلویزیون 

یک طور و درسینما طور دیگر است…

وقشرجوان به تقلیدازانها می پردازند ومیگویند جای 

گله ای نیست

فیلم هایی ساخته میشود که عادی بودن روابط دختر

وپسر رانشان میدهند واخرسرهم به خوبی وخوشی 

فیلم تمام میشود.

وقتی ازاسیب های ماهواره سخن میگوییم برای چیست؟

بروز شدن تااین حد وحتی بیشترازان درجامعه اسلامی

درست نیست جوانانمان رابایدطوری تربیت کنیم که

جلوی خیلی ازاسیب های اجتماعی رابگیریم نه اینکه

اسیب رسانشان کنیم

همیشه گفته اند پیش گیری بهترازدرمان است.

یاحق.

نویسنده:ص ، عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[شنبه 1397-02-22] [ 11:28:00 ق.ظ ]





  نیاز...   ...

نیازچیز عجیبی است…

میتوانی دردرونت خودت رانیازمند هرچیزی ببینی

مهم نیت توست به ان چیز هرچقدر نیازمندترباشی

 بی نیاز میشوی میدانی که چه می گویم؟

اگربه خدا نیازمندباشی غرق درمحبت والطافش

می شوی انقدرزیبا تورابه اغوش میکشد که لذت هیچ 

آغوشی به پایش نمیرسد ارزوهایت راهماننددانه 

انارمنظم کنارهم میچیند وارام به همه انها خواهی 

رسید.

شک نکن که نرسیدن به ارزویی ازخراب بودن دانه انار

توست نه نچیدن ان، و نرسیدن به ان به صلاحت 

نکند خداراباورنکنی وبرای پوچی بااوبجنگی به قدرت

 وحکمتش ایمان داشته باش.

وهرچقدرنیازمندخلق باشی به خلق محتاجترمیشوی 

وازخدا بی بهره

ارزویم این است که خداتمام ازویمان باشد ارزوهایتان خدایی…
نویسنده:ص، عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[پنجشنبه 1397-02-20] [ 02:24:00 ق.ظ ]





  گاهی خجالت میکشم...   ...

​گاهی خجالت میکشم

گاهی نه، همیشه…

میدانی اخرتوهمه زندگی منی ومن درمقابل زندگیم چه راحت گناه میکنم…

وتوبازمانندهمیشه سایه بزرگیت رابرسرم می گسترانی ومن گاهی اوقات که به خودم میایم ومیفهمم که چه کرده ام ارزومیکنم نباشم واحساس نکنم دلخوری هایت را نباشمو دلشکستنت رامتوجه نشوم خدای من عشقم…

تومیدانی باتماااام وجود دوستت دارم اما نمیتوانم عبدباشم انگار پای کسی وسط است ونمی گذارد…

قلم شودپایش هرکه هست نفس یاغیرنفس.

عاشقم باش وعاشقت میمانم ،درجانم رسوخ کن ومگذاریک لحظه حتی انی حرفی ،خطایی،حتی اشاره ای مگذاربه اندازه سوزنی ازتو دورم کند.
سرنوشتم رابه تومی سپارم که کوهی ازخجالت سرپیچی برتو برسرم تلنبارنشود
یارب عاشششقترینتم

عاشقم بمان???
عبدالملکی

موضوعات: دست نوشته هایم  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-12-14] [ 09:57:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم